×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

همه چي از همه جا

زنگ تفريح

× سكوت فریاد ذهن آدمیست كه در مقابل دروغ ها بلند ترین صدا را برمیگزیند ........ س ح م قاصدك
×

آدرس وبلاگ من

gasedak.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/dead_justice

مسعود ده‌نمکی در جایگاه متهمین!!

 
 با ادامه فروش حیرت‌انگیز اخراجی‌ها 2، همشهری جوان اتهام‌های مخالفان این فیلم را بررسی می‌کند:

* مسعود ده نمکی؛ ناجی سینمای ایران یا نابود کننده آن؟ فرصت طلب یا خوش شانس؟
�سالن پره، رزرو نداریم. تا آخر هفته، سانس‌های شبمون پره.� این روزها شنیدن عباراتی مثل این در سینماهایی که اخراجی‌های 2 را روی پرده دارند، خیلی طبیعی است اما کل ماجرا برای سینمای ما طبیعی نیست؛ سینمایی که بیشتر اوقات سال، پرنده در سالن‌هایش پر نمی‌زند و فیلم‌ها برای در و دیوار پخش می‌شوند. دومین فیلم بلند مسعود ده نمکی در عرض 5/1 ماه، رکورد فروش و تعداد تماشاگر تاریخ سینمای ایران را شکست. راستش، ما هم در ایام جشنواره فیلم فجر همین را پیش‌بینی می‌کردیم ولی نه فروش 7 میلیاردی آن را. نه ما این رقم را پیش بینی می‌کردیم، نه سازنده‌ها و نه حتی خوشحال‌ترین اهالی سینما. هجوم مردم برای دیدن اخراجی‌ها 2، چرا این ماجرا اتفاق افتاد؟ فیلم ده نمکی چه چیزهایی در چنته داشت که خیلی‌ها را برای بار اول راهی سینما کرد؟ فصل خوب اکران؟ ستاره‌ها؟ تبلیغات؟ رقبای ضعیف‌تر؟ تکه پرانی؟ ارزش گرایی؟ عبور از خط قرمز؟ ... اخراجی‌های 2 یک پدیده در سینمای ماست؛ پدیده ای که چه خوشمان بیاید چه نیاید، ملت را با سینما آشتی داده. این هفته سراغ این پدیده رفته‌ایم، آن هم بعد از این که فیلم فروشش را کرده. سعی کرده‌ایم از ته و توی این پدیده سر در بیاوریم آن هم در قالب یک دادگاه فرضی بر اساس اتهام‌های مخالفان فیلم.

مسعود در جایگاه

* دادگاه تفهیم اتهام مسعود ده نمکی به قضاوت همشهری جوان
آقای مسعود ده نمکی، متولد سال 1348 صادره از آذربایجان شرقی، فوق دیپلم، سر دبیر نشریات �شلمچه�، �جبهه� و �صبح�، شما به دلیل ساخت فیلم �اخراجی‌ها 2� به دادگاه احضار شده‌اید؛ فیلمی ‌که این روزها فروش بالایی دارد و مورد استقبال عموم قرار گرفته است. پس هر چند دادگاه می‌پذیرد که جذب درصد زیادی از مردم آن هم در این سال‌های رکورد سینما عملی قابل تقدیر است اما شما متهم هستید که برای جذب مردم از راه‌های غیر متعارف استفاده کرد و از اجتماع آنها سود سرشاری را نصیب خود کرده اید. رقم میلیاردی فروش فیلم نشان می‌دهد که مبلغ قابل توجهی در اختیار شما قرار گرفته و حالا مورد تفهیم اتهام قرار می‌گیرید. آقای ده نمکی، شما متهمید به سوء استفاده از ذائقه محدود شده مخاطب برای فروش بیشتر به 3 دلیل:

الف.
تحریک واقعیت جنگ و چلوه ارزشی بخشیدن به کار خارج از معیارهای شناخته شده ارزشی، طوری که خنده دار به نظر برسد و مشتری جذب کند.
ب. عبور از خط قرمز برای جلب استقبال بیشتر به شکلی که هیچ کارگردان دیگری جرأت آن را ندارد (این کار ممکن است با استفاده از رانت صورت گرفته باشد).
ج. ارزان فروشی؛ پایین آوردن سطح سلیقه مخاطب با عدم توانایی در ارائه یک فیلم خوش ساخت. فیلم شما در حالی رکورد فروش را شکسته که از استاندارد سینمایی ایران پایین‌تر است. دادگاه همشهری جوان با شکایت مدعی‌العموم در این پرونده تمام تلاش خود را می‌کند که عدالت رعایت شود.

اتهام اول

بازی با ارزش‌ها و تحریف واقعیت
اخراجی‌ها چند شخصیت دارد که حرف‌های جدی می‌زنند و چند شخصیت که دلقک بازی درمی‌آورند. سید جواد‌ هاشمی، فخرالدین صدیق شریف و یکی دو نفر دیگر هستند که در هواپیما و اردوگاه بیانگر دیدگاه‌های ارزشی متهم هستند. با این حال استقبال تماشاگران از سکانس‌هایی است که دار و دسته اوباش در اردوگاه حرکات موزون رها می‌کنند. این اتهام وجود دارد که ده نمکی با استفاده از چند سکانس نمادین که حرف‌های قلنبه توی دهان شخصیت‌های فیلم گذاشته، در جاهای دیگر یک کمدی رو حوضی ساخته است. به هر حال اگر ده نمکی فیلم کمدی ساخته، دیگر جایی برای بیانیه‌های سیاسی و ارزشی نمی‌ماند که انگار شخصیت‌ها آن را از روی کاغذ می‌خوانند؛ ضمن این که کدام اردوگاه در زمان جنگ این طور بود؟ این اردوگاه بیشتر به ندامتگاه دزدهای زندان قصر می‌ماند. نصف آدم‌های اردوگاه همدیگر را راحت می‌فروشند؛ کجا همچین چیزی بوده؟ در اردوگاه وسایل موسیقی فراهم است و عراقی‌ها هم خنگند. اسرا یک جا زیر خاکند و در تونل وحشت، یک ساعت بعد مشغول بزن و بکوب! او متهم است به این که با جا کردن چند صحنه  ارزشی در فیلم، هر کار دیگری که خواسته، کرده و آخرش هم نام فیلم را گذشته �ارزشی�.

اتهام دوم

اتهام عبور از خط قرمز
متهم در �اخراجی‌ها 1� به مراتب بیشتر از فیلم تازه اش از خطوط قرمز رد شد ولی این یکی هم کم عبور از خط قرمز ندارد که تماشاگر را اول روی صندلی میخ کند، بعد او را از فرط تعجب بخنداند؛ مثلا ً در اردوگاه عراقی‌ها به امیر دود (امیر فضلی) که معتاد است، بند می‌کنند که تو روحانی هستی!؟ یا صحنه برخورد شهره لرستانی با سرباز عراقی که زبانش را نمی‌فهمد و سعی می‌کند با زبان ایما و اشراه کارش را پیش ببرد. حاجی گیرینف هم که مذهبی است، آخر سر، سر از دار و دسته آدم فروش‌ها در می‌آورد. پسر آمیرزا هم با همه الدرم بلدرم، در هواپیما به سمت منافقین می‌رود. در اردوگاه هم مدام آهنگ آن ور آبی �واویلا لیلی� همراه با حرکات موزون اجرا می‌شود و بعد هم بلافاصله پیام اخلاقی جواد‌هاشمی ‌و حاج آقا در مذمت این کارها و این ماجرا مدام تکرار می‌شود. عبور از خطوط قرمز سیاسی بد نیست و جسارت خوبی است اما متهم با استفاده از موقعیت و رانت خود این کار را کرده؛ موقعیتی که در اختیار بقیه کارگردان‌ها نیست.

اتهام سوم

ساختار ضعیف
متهم در ساخته بدون ساختارش، بیننده را دچار سردرگمی ‌می‌کند. شروع ماجرا حماسی است، بعد بدون مقدمه‌چینی وارد فضای هجو می‌شود، در هواپیما فضای طنز داریم، در اردوگاه فضای دراماتیک و بعد حماسی و بعد دوباره هجو. بین همه این فضاها هم یک فضای اخلاقی داریم که چند شخصیت تأیید شده و مورد نظر متهم تلاش می‌کنند پند بدهند و این کار را به بدترین شکل ممکن انجام می‌دهند.
همه این فضاها هم بدون وصله درست و حسابی پشت هم چیده شده است؛ یعنی تصویرها مدام در حال تغییر فضا هستند؛ آن هم یکدفعه‌ای و بدون مقدمه چینی. شاید به همین دلیل است که بیشتر توصیه کنندگان فیلم به یکدیگر می‌گویند �رفتیم خوش گذشت� اما نمی‌توانند بگویند که گریه‌شان گرفت، بعد خندیدند، بعد هم حس کردند در پیام‌های مستقیم به‌شان توهین شده است.
متهم با عدم توانایی خود در فیلمسازی، ملغمه‌ای ساخته که کیفیت ساختارش بسیار پایین‌تر از کیفیت استاندارد یک فیلم معمولی ایرانی _ نه حتی فیلم‌های درجه یک _ است. ده ‌نمکی همچنین از امکاناتی که در اختیارش بوده، به بدترین نحو ممکن استفاده کرده است.
عدم دقت در انتخاب لباس، گریم بازیگران _ با توجه به زمان و مکان وقوع اتفاق _ دیالوگ‌ها و اشتباه در جزئیات بسیار ساده، دلایلی هستند که به ضعیف‌تر شدن ملغمه ده نمکی کمک می‌کنند.
بدترین قسمت ماجرا این است که متهم از قسمتی از ساخته اش به عنوان قدرت نام می‌برد که گاف بسیار بزرگی دارد. ده نمکی می‌گوید فیلمی ‌با روایت موازی _ هواپیما و اردوگاه _ ساخته اما دزدیدن هواپیما نهایتا ً در 3 ساعت انجام می‌شود و داستان اردوگاه 3 روز طول می‌کشد.
جالب این که هر دو با هم شروع می‌شوند و با هم تمام می‌شوند. فکرش را بکنید، 3 ساعت مساوی 3 روز. اتهام ده نمکی در این بند، ساختن چیزی است که نمی‌شود به آن فیلم گفت.
ادامه دارد...
مطلب بعدی: دفاعیات مسعود ده‌نمکی

سه شنبه 5 خرداد 1388 - 11:13:03 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


قوانين مردونه


افزایش دوبرابری سرعت اینترنت در فایرفاکس


جومونگ و بخشی از تاریخ ایران


هدف از مخ زدن در گذر زمان !


کلاس جذب خانم ها !!!


تست عشق و دوستي


با شنیدن شغل هر کس میگوییم


يه داستان كوچولوي جالب


کلاس‌هاى بهاره براى خانم ها


اقدام وقیحانه مرد آمریکایی: پخش زنده تجاوز در اینترنت!


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

255919 بازدید

88 بازدید امروز

32 بازدید دیروز

595 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements